زنجیر نفس
پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۰۰ ق.ظ
الهی!
چندی سیر سماوات می کردمی،
لیکن ساعتی است با زنجیر نفس به زمین خاکی میخ شده ام.
به حق اطلاقت آزادم کن...
ی قطره از باران
سولماز
یک زمان غافل شدم صد سال راهم دور شد /
انقدر بیراهه رفتم تا دو چشمم کور شد /
در دیاری که در ان نیست کسی یار کسی /
یا رب ای کاش نیوفتد به کسی کار کسی...
حسین
غم چشمانتان ، دل ما بی دردان مومن نما را هم
خون کرده است چه رسد به قلب صاحب الامر ...
فقط یکی دو صبحِ دیگر تحمل کنید......
سالکی گفته است از دور ها ، صدای پَرپَرِ پروانه میآید