تا با تو بوم نخسبم از یاریها
تا بی تو بوم نخسبم از زاریها
سبحان الله که هردو شب بیدارم
توفرق نگر میان بیداریها
تا با تو بوم نخسبم از یاریها
تا بی تو بوم نخسبم از زاریها
سبحان الله که هردو شب بیدارم
توفرق نگر میان بیداریها
من آن ماهم که اندر لامکانم
مجو بیرون مرا در عین جانم
تو را هر کس به سوی خویش خواند
تو را من جز به سوی تو نخوانم
مرا هم تو به هر رنگی که خوانی
اگر رنگین اگر ننگین ندانم
برای دیدن کل شعر به ادامه مطلب بروید
اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد
نشاط و عیش به باغ بقا توانی کرد
اگر به آب ریاضت برآوری غسلی
همه کدورت دل را صفا توانی کرد
ز منزل هوس ات ار دو گام پیش نهی
نزول در حرم کبریا توانی کرد
برای دیدن کل غزل به ادامه مطلب بروید
عجبا نماز مستان تو بگو درست هست آن
که نداند او زمانی نشناسد او مکانی
عجبا دو رکعت است این عجبا که هشتمین است
عجبا چه سوره خواندم چو نداشتم زبانی
...
به خدا خبر ندارم چو نماز می گزارم
که تمام شد رکوعی که امام شد فلانی
برای دیدن کل غزل به ادامه مطلب برید.
برای دیدن کل شعر و مینیاتور استاد فرشچیان به ادامه مطلب بروید
برای دیدن کل شعر و مینیاتور استاد فرشچیان به ادامه مطلب بروید
برای دیدن کل متن و مینیاتور استاد فرشچیان به ادامه مطلب بروید
برای دیدن کل مطلب و مینیاور اساد فرشچیان به ادامه مطلب بروید
برای دیدن کل متن و مینیاور استاد فرشچیان به ادامه مطلب بروید